یادداشت رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی پیرامون توصیه رهبر معظم انقلاب به "تقویت تفکر"

تحت عنوان "تلنگر بزرگ"
یادداشت رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی پیرامون توصیه رهبر معظم انقلاب به "تقویت تفکر"

رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در یادداشتی پیرامون توصیه رهبر معظم انقلاب به "تقویت تفکر" تحت عنوان "تلنگر بزرگ" به تحلیل موضوع "اندیشه ورزی و تقویت فکر" پرداخت.
به گزارش بازارکار از اداره کل روابط عمومی وزارت علوم، دکتر علی باقر طاهری نیا، استاد دانشگاه تهران و رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در یادداشتی پیرامون توصیه رهبر معظم انقلاب به "تقویت تفکر" تحت عنوان "تلنگر بزرگ" به تحلیل موضوع "اندیشه ورزی و تقویت فکر" پرداخت.
متن کامل یادداشت رئیس موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در گفتگو با خبرگزاری فارس به شرح ذیل است:

«سلسله سخنرانی‌های رهبر فرزانه انقلاب در طی سال‌های زعامت و رهبری معظم له افزون بر صورت عام و صبغه گفتگوی خطابه‌ای با عموم مخاطبین، همواره برای سیاستمداران از یک سو و اندیشمندان از دیگر سو حاوی کلید واژه‌های متعددی بوده است. به عبارت دیگر معظم‌له در خلال سخنرانی‌های مرسوم افزون بر پیام های صریح و تلویحی برای افکار عمومی جهان و کنشگران بین‌المللی همواره گفتمان‌های تازه و پنجره‌های جدیدی به روی پژوهشگران، سیاستمداران و اندیشمندان می‌گشاید. نهضت نرم افزاری، تهاجم فرهنگی، بصیرت دینی، دشمن‌شناسی و اقتصاد مقاومتی برخی از مصادیق این مقوله به شمار می‌رود.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر دانشجویان در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه بار دیگر باب جدیدی پیشروی اهل علم و تصمیم‌سازان حوزه علم و فناوری گشود که نگارنده بنا دارد در این گفتار تحت عنوان "تلنگر بزرگ" به تحلیل موضوع" اندیشه ورزی و تقویت فکر" بپردازد.
تاریخ علم حاکی از آزمون و خطاهای متعدد بشر در مواجهه با پدیده و نهاد علم است. در حالیکه آکادمی افلاطون در حدود ۳۸۷ سال قبل از میلاد مسیح با ابتناء بر فلسفه کار خود را آغاز کرد لکن در گذر زمان علم از عرصه کلان نگری و خرد محوری اندک اندک فاصله گرفت و آنچه در ابتدا یک کل واحد به شمار می‌رفت به درخت پر شاخ و برگی مبدل شد که ثمره آن طعم و آثار متنوعی تحویل بشر داد. از آن هنگام که دانشگاه به عنوان نهاد علم ساختار رسمی و رسمیت اجتماعی پیدا کرد در کنار فلسفه، طب نیز مورد توجه قرار گرفت و تجربه دوره ساسانی دانشگاه گندی شاپور نمونه بارز این دوره است.

دانشگاه در گذر زمان و به مفهوم تازه آن مبتنی بر آموزش دانش‌دوستان پا گرفت و چنین گفته می شود که دانشگاه نسل اول آموزش محور بود و انتقال دانش اولویت اول آن تلقی می‌شد و در دوره‌های بعد با ظهور و بروز نیازهای جدید جامعه و ضرورت مواجهه علمی با آنها دانشگاه نسل اول جای خود را به دانشگاه نسل دوم یعنی دانشگاه پژوهش محور داد و این بار چنین تصور می‌شد که این نسل دانشگاهی پاسخگوی نیازهای روز‌افزون و نو شونده بشر خواهد بود که گویی این گونه هم نشد و ناگزیر بشر در پی تجربه جدیدی بر آمد و از آن به دانشگاه نسل سوم و چهارم تعبیر می‌شود. این دانشگاه دیگر بیشترین دغدغه‌اش نه فلسفه بود و نه انتقال دانش و معرفت و نه جستجوی حقیقت بلکه حل مسائل جامعه و کارآفرینی همه چیز آن شده است. این مرور اجمالی و بسیار گذرا از این روی تقدیم شد که بگویم سیر تحول نهاد علم در جهان از گذشته تا کنون از دو ویژگی خاص برخوردار است:

نخست سیر تدریجی از کل نگری و کلان نگری به جزئ نگری. دوم سیر تدریجی از تعالی گرایی و کمال گرایی به انتظارات کمینه‌ای و حداقلی. به گمانم به عبارت صریح‌تر و شاید تندتر می توان چنین گفت که تجربه بشر در خصوص نهاد علم در گذر زمان حاکی از آن است که این نهاد در گذر زمان به بنگاه کاریابی یا کارگاه کارورزی بدل شده است و گرچه این دو در راستای نیاز نقد و روزامد بشر است لکن به همان اندازه او را از جستجوی حقیقت و کمال گرایی دور نموده است.

دانشگاهی که باید زایشگاه اندیشه ناب و تفکر نو و پرورشگاه انسان متعالی و منشاء تولید اقتدار ملی و امنیت جامعه باشد در گیرو دار مسایل روز مره اسیر شده است. این روایت از سرگذشت علم فقط به حوزه دانشگاه به عنوان نهاد علم ختم می‌شود اساساً بیشترین هم و غم جامعه امروز اعم از حوزه صنعت، حوزه اقتصاد، حوزه علم و فناوری و امثال آن عبارت است از حل مسائل جامعه و شاید کسب قدرت بیشتر، امنیت پایدارتر و ثروت بیشتر.

در چنین شرایطی که نظام‌های شناخته شده جهانی و جهت‌گیری ظاهری حوزه علم به سمت دانش کاربردی است رهبر فرزانه انقلاب تلنگر بزرگی به جوانان دانشجو، استادان و پژوهشگران دانشگاه می‌زنند، در چنین شرایطی مخاطبین خود را به حوزه فلسفه علم متوجه می سازند. فلسفه علم یعنی همان نقطه عزیمت تولید علم و فناوری و نوآوری و همه چیز.

در فلسفه علم سخن از چیستی و چرایی علم است و اینکه اهل علم پیش از گام نهادن در مسیر تحقیق و پژوهش از خود بپرسند چه چیزی و چرا؟ اینکه فرمودند "علم بدون تفکر به تولید سلاح کشتار جمعی منتهی می‌شود" این یعنی دقیقاً همان فلسفه علم که از ابتدا باید روی آن تمرکز کرد و جالب‌تر اینکه شخصیت برجسته علمی را که معظم له به عنوان نمونه ذکر می‌کنند همان شخصیتی است که در حوزه فلسفه علم و مبانی علمی متضلع و سرامد اهل نظر بوده است.

به راستی این تلنگر بزرگ یعنی اینکه افق تمدن سازی که برای انقلاب اسلامی ترسیم شده است اولاً و بالذات باید فلسفه علوم مورد نظر خود را کشف و تبیین کند و ثانیاً و بالعرض پاسخگوی حل مسایل جامعه باشد. به عبارت دیگر ابتدا باید سازهای نرم تمدن اسلامی ایرانی را طراحی و بر پا کند. آن سازه‌ها چیزی جز علوم اصیل و بومی و سازگار با افق تمدنی نیست. تمدن نوین اسلامی ایرانی نقطه مطلوبیست که هم نقطه عزیمت آن باید به طور دقیق تبیین و تثبیت شود و هم چشم‌انداز مطلوب آن به صورت شفاف ترسیم شود.

در صورتی که بدون توجه به این دو نقطه آغاز و انجام در میانه راه به تولید علم و تبدیل علم به فناوری و تولید ثروت از دانش بپردازیم به هیچ روی تضمینی وجود ندارد که آن علم و فناوری و قدرت تولید شده با مبانی فلسفی و جهان‌بینی تمدنی ما سازگاری داشته باشد. به عبارت دیگر روی سخت تمدن که عبارت است از صنعت و پیشرفت صنعتی باید با روی نرم آنکه عبارتست از فلسفه علوم کاملاً سازگاری داشته باشد تا بتوان اطمینان پیدا کرد که چرخه تولید فکر، تولید علم، تولید فناوری، تولید محصول و ثروت و قدرت و امنیت با هم سازگاری ذاتی دارند و آنچه می خواهیم دقیقاً همان محقق خواهد شد.»

 


19 ارديبهشت 1401 16:17
چاپ | ارسال به ديگران

نشریه بازار کار

خبرنامه

لطفا جهت عضويت و يا لغو عضويت در خبرنامه الکترونيکی بازارکار، آدرس پست الکترونيک خود را وارد نماييد.

نظرسنجی

به نظرشما کدامیک از گروه رشته های تحصیلی شانس بیشتری برای یافتن فرصت شغلی دارند؟